- زخم خورد
- مضروب، ضربت خورده، مصدوم
معنی زخم خورد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه جراحت بر وی وارد آمده مجروح
مجروح شدن
زخم برداشتن، زخمی شدن، مجروح شدن
زخمی، مجروح، آنکه زخم و جراحت به بدنش وارد شده
خم شدن، کج شدن، تا شدن
کمخوار، ممسک: (... و گفت اگر دنیا همه زر کنند و مومن را سر آنجا دهند همه در رضا او صرف کند و اگر یک دینار در دست کم خوردی کنی چاهی بکند و در آنجا کند)